توانمندسازی مستمندان

خانه>مجله>توانمندسازی مستمندان

قدم به قدم تا توانمندسازی مستمندان

اکثریت ما زمانی که صحبت از مستمندان و نیازمندان می‌شود، ناخودآگاه فکر و ذهنمان به سمت مسائل مادی و اقتصادی آن‌ها می‌رود. اما آیا تاکنون به این موضوع توجه کرده‌ایم که با فراهم کردن زمینه‌های رشد و ایجاد ظرفیت‌های لازم و از همه مهم‌تر، با توانمند ساختن آنان، امر اساسی در یاری رسانیدن به افراد مددجو می‌توان داشت. نخست بتوانیم آن‌ها را بهتر بشناسیم و با قادر ساختن، تقویت کردن ضعف‌های‌شان و حمایت همه‌جانبه، می‌توانیم آن‌ها را توانمند سازیم.

برای توانمندسازی، اقداماتی را می‌بایست گام به گام جلو برد تا به نتیجه رسید.

گام اول: حمایت معنوی

در این گام، نیاز به حمایت روحی، عاطفی و معنوی فرد مستمند، اهمیت بسیاری دارد. چه بسا این افراد هم، مانند سایر انسان‌ها، آسیب‌ها، رنج‌ها و لحظات تلخی را تجربه کرده‌اند. حتی تصویر روشنی از آینده خویش ندارند و ناامید هستند. حمایت معنوی، شامل ویژگی‌هایی است که گام‌های ما را برای رسیدن به هدف‌مان تسهیل می‌کند. 5 مورد اساسی این ویژگی‌ها به شرح زیر است:

1- گوش شنیدن

گاهی کافیست فقط لحظاتی را در کنار آن‌ها باشیم. برای‌شان وقت بگذاریم و به اصطلاح، دردشان را بشنویم و صدای‌شان شنیده شود.

2- پیداکردن نکات مثبت و تحسین او

در کنار مهارت شنیدن، پرسیدن، عامل برقراری یک گفتگو می‌شود. با دقت کردن به صحبت‌های او، توانایی‌ها و استعدادهایش را شناسایی کنیم و بابت تلاش‌ها و قدم‌های با ارزشی که برداشته، او را تحسین و تشویق کنیم.

3- یک مهمانی ساده

یک دورهمی ساده، یک وعده ناهار، شام یا حتی یک عصرانه می‌تواند به عنوان بهانه‌ای برای دعوت مددجو باشد. او را همچون یک مهمان، محترم بشمارید و پذیرایی کنید.

4- استمرار/ استمرار/ استمرار

حمایت معنوی می‌بایست امری مکرر باشد و تصور نکنید با یک بار حمایت معنوی، همه‌ی مسائل و نیازها حل می‌شود. این مسیری پیوسته و پیش‌رونده است تا کم‌کم تاثیر آن آشکار شود.

5- تواضع

گاهی در برخورد با جامعه مستمندان، علیرغم کار مثبت و خیری که انجام می‌دهیم، دچار خودبزرگ‌بینی و تکبر می‌شویم یا بعضا کار خود را به زبان می‌آوریم. اگر به این شیوه عمل کنیم، طرف مقابل‌مان احساس می‌کند که بر سر آن منّت گذاشته شده است. این نوع نگاه، نه تنها نگاه سازنده‌ای نیست، بلکه مخرب است و اثر سوء بر این جامعه دارد.

گام دوم: تا حدودی استعدادهایش را تخمین بزنید!

برای توانمندسازی فرد یا افراد، احتیاج به شناخت دقیق و درستی از آن‌ها داریم. کشف استعدادها و علاقه‌مندی فرد، گام اساسی در این راه است. برای رسیدن به این مهم، چند عامل را باید در نظر داشت:

اولاً: همیشه استعداد و علاقه در یک سو نیستند که این تضاد می‌تواند دلایل متعددی داشته باشد از جمله: خطاهای ذهنی/ برداشت‌های غلط / اطلاعات نادرست / ناآشنایی افراد با محیط کسب و کار باشد. باید به این نکات توجه کنیم تا در تصمیم‌گیری دچار اشتباه نشویم.

ثانیا حواسمان باشد که حتما فرد، در آن زمینه مشخص مستعد است یا علاقه دارد که مستعد باشد. در مواردی توهم استعداد (توهم علم و سواد، توهم دانایی، توهم طراز اول بودن و ... ) خود عاملی است که سبب گمراهی می‌شود. بنابراین با سوالات مشخص، راستی‌آزمایی کنیم. البته ممکن است ما تخصصی در این زمینه نداشته باشیم و لازم باشد در مراحل بعدی، مساله را با کارشناسان در میان بگذاریم

گام سوم: کمک از روانشناس

همه ما به عنوان یک انسان در طول زندگی دچار بحران‌های روحی، خانوادگی، شخصی و ... می‌شویم و مراجعه به یک مشاور، برعکس تصورات جامعه، امری عادی و راهگشا خواهد بود. دو دلیل اساسی سبب می‌شود که ما در این مسیر قدم برداریم.

اول: جامعه مستمندان اغلب با معضلاتی چون عدم اعتماد به نفس، اضطراب، آمادگی برای بزهکاری و ... درگیر هستند که این ناشی از مشکلات پیش‌زمینه‌ای آنان است. پیش‌بینی این معضلات که نقش مهمی در مراحل آتی دارند، مهم بوده و قطعا باید به راه درمان آن نیز توجه شود.

دوم: در توانمندسازی، اساسی‌ترین مرحله، استعدادیابی است که در نهایت، سبب اشتغال مناسب برای فرد شود. چراکه افراد، خیلی اوقات درک مشخصی از توانایی‌های خود ندارند و از استعدادهای نهفته خود بی‌خبرند و بالعکس، بر روی توانایی‌هایی اصرار می‌ورزند که گاها توهمی بیش نیست.

باید توجه و ملاحظه کرد:

1- همه افراد، نگاه یکسانی برای مراجعه به روانشناس ندارند. راه‌حل، گفتگو، روشنگری و شکیبایی است. حتی می‌توانیم در مقابل دید او نیز، خودمان را مورد ارزیابی روانشناس قرار بدهیم. تا نگاه او نسبت به این مساله تغییر کند و وجه منفی نداشته باشد.

2- ممکن است در خلال گفت‌وگو و مشاوره پیرامون موضوع استعدادیابی، مسیری پیش رو قرار گیرد که نیاز باشد با یاری روانشناس پیش رود.

3- به فرآیند روانشناسی، به عنوان گذراندن یک مرحله نگاه نکنید. مددجو با مراجعاتش می‌بایست حس مثبتی پیدا کند و ما مشخصا باید شاهد این تغییر در او باشیم.

4- در طول مدت مراجعه او به روانشناس، او را رها نکنیم. از راهکارها و توصیه‌های روانشناس جویا شویم‌ و همواره با او هم‌فکری و هم‌دردی کنیم.

گام چهارم: باید به فکر توسعه مهارت‌های مددجو باشید!

اکنون، زمان سرمایه‌گذاری است! شما براساس ارتباطی که برقرار کرده‌اید، استعدادها و توانمندی‌هایی که در طول زمان و براساس گفتگوهای متعدد، تخمین زده‌اید و هم‌چنین نکات و مسائل ارزنده را از دید یک متخصص، همچون روانشناس دریافت کرده‌اید. سرمایه‌گذاری کنید و این گامی مهم در توسعه مهارت وی می‌باشد.

توانمندسازی در اصل، کمک به مددجو برای ایستادن بر روی پای خود است و به مراتب، ارزشمندتر از کمک‌ها و مقرری‌های همیشگی است که سبب می‌شود فرد به آن‌ها عادت کند و مانع رشد و پیشرفتش می‌شود.

1- ارتقاء و توسعه مهارت‌ها و استعدادها نیاز به یک مربی و ترجیحا یک منتور دارد تا با دانش‌افزایی و آزمون‌های مستمر، سطح توانمندی را بسنجد و پیشرفت آن محسوس و قابل اندازه‌گیری باشد.

2- علاوه بر کسب و افزایش مهارت و دانش، مهارت جذب مشتری و ارتباطات، از چالش‌های جدی است که حتما باید مورد بررسی قرار گیرد. در ابتدا ممکن است مددجو تا حدودی، ارتباط برقرار کند و جذب مشتری داشته باشد. لیکن برای قوی‌شدن در این رابطه باید هزینه صرف کرد.

در این مرحله، مسائل مادی مطمئنا در شروع هر کار و فعالیتی مورد توجه قرار می‌گیرد. ابتدا شما باید آن را برطرف کنید! تا زمان معینی که بتواند به خود تکیه کند، خدمات او را رایگان بپردازید.

یادمان باشد ما صرفا نمی‌خواهیم رفع تکلیف کنیم و برای او جویای کار باشیم یا او را سرکار ببریم. قرار است او به سطحی از آمادگی روحی، فکری برسد که دیگر به عنوان مددجو و یک انسان وابسته نباشد. بلکه فردی مستقل و با اعتماد به نفس باشد که از پس مشکلات خویش برمی‌آید.