برای آشنایی با گروه متن، باید قصه آن را با هم مرور کنیم. قصهی یک راه طولانی و یک مسیر متفاوت. چیزی که جز با انگیزه و شوق کار خوب، قابل پیمودن نیست.
مسیری متفاوت برای رسیدن به یک هدف عالی
کمک به نیازمندان، مستمندان و مددجویان یک وظیفه اخلاقی و اجتماعی برای همهی ماست. منظور از ما جامعهی جهانی است و نه فقط یک گروه، فرهنگ و اهالی یک شهر و کشور.
خوشبختانه بسیاری از ما (یعنی همان جامعه جهانی) این وظیفه را بهخوبی دریافتهایم و هرکسی به سهم خود در حال پوشش دادن به کاستیها و کمک کردن به آسیبدیدگان اجتماعی است.
در هر جای دنیا عدهای دور هم جمع شدهاند و طبق چشماندازی مشخص و اهدافی معین، کار خیر انجام میدهند. کمک کردن به مددجویان بیمار، تهیه بستههای غذایی، بهبود وضعیت مسکن و .. همه و همه اقداماتی است خداپسندانه و انساندوستانه.
در کنار نیازهای مالی برای خانوادههای نیازمند، مباحث روحی وروانی وارتباطات موثر با جامعه بسیار حائز اهمیت است و عدم توجه به این موضوع میتواند در اعتمادبهنفس افراد، اثر سوء داشته باشد. بدین ترتیب گنجاندن مباحث آموزشی درحوزه روان وکنترل رفتارها در برنامه خانوادهها امری ضروری است. هرچند که باید برای خانوادهها حداقل نیاز برآورده شود تا پذیرش این آموزشها میسر شود و بهاصطلاح، افراد آموزشپذیر شوند. همچنین بهبود مسائل اقتصادی و اشتغال، تاثیر مثبت بر روان و اعتمادبهنفس خانوادهها خواهد داشت. ما هستیم تا بتوانیم توانمندسازی را برای همه افرادی که علاقهمند هستند وتوان مالی این نوع خدمات را ندارند، بهصورت رایگان فراهم کنیم.
بیانیه ماموریت متن:
موسسه متن بر آن است که با استفاده از تجارب و توانایی افراد حقیقی و حقوقی موفق، مددکاری برای افراد نیازمند را به سمت و سویی جدید و کاربردی، هدایت کند. این راه جدید مبتنی بر توانمندسازی مددجویان است تا آنها بتوانند ضمن ارتقا توانمندیهای خود، راههای کسب درآمد از آنها را نیز پیدا کنند. موسسه متن با در اختیار گذاشتن امکانات سختافزاری و نرمافزاری، زمینههای لازم برای آموزشهای منجر به شغل را برای مددجویان فراهم میکند.
پروسه توانمندسازی کمی پیچیده و دشوار است. چرا که برخی انسانها با توجه به مشکلات و چالشهای زندگی خود، شرایط نرمال برای توانمندشدن را ندارند. آنها خود را افرادی بیثمر میدانند که این خود، نشان از نداشتن اعتمادبهنفس این عزیزان است.
از این رو برآن شدیم تا مرکز توانمندسازی نور (متن) را زیر نظر مؤسسه خیریه نورالزهرا (س) تأسیس نماییم. این مرکز در دو حوزه فعال خواهد بود:
1- درمان آسیبهای روحی و روانی
2- بهبود وضعیت اشتغال و برگزاری کارگاههای آموزشی
مشاوره: (ازدواج، تحصیلی، شغل، فرزندان نابهنجار)
امروزه با توجه به مشکلات عدیده اجتماعی و فرهنگی که در بیشتر خانوادهها موجود است، بدون شک هرکدام از اعضاء خانواده، نیازمند مشاوره در زمینههای مختلف هستند. مطمئنا عزیزان تحت پوشش، مسیر دشوارتری را پشت سر گذاشتهاند و آسیبهای روحی و روانی زیادی بهدلیل فقدان و یا بیماری سرپرست داشتهاند. برای همین به جهت بهبود کیفیت زندگی آنها، در ابتداء پس از عضویت در خانواده نورالزهرا (س) با تکتک اعضاء خانواده، مشاوره انجام میگیرد تا در حدی که از عهده ما بر میآید بتوانیم خلاهای موجود را پرکنیم تا این عزیزان زندگی بهتری نسبت به قبل داشته باشند و و به آینده درخشانتری روی بیاورند.
تمام تلاش ما بر آن است که با لطف خداوند و مساعدت خیرین مهربان، زندگی باکیفیتتری برای آنها رقم بزنیم. آنها مانند همه افراد این جامعه، حق زندگیکردن دارند. پس ما زمینه را تا حد توان برایشان مساعد میکنیم.
پس از سالها تجربه به این نتیجه رسیدیم که تنها تأمین نیازهای اولیه خانوادههای تحت پوشش، جوابگوی مسائل کلیدی زندگی آنان نیست و بانوان سرپرست، نقش اساسی درتعیین سرنوشت خود و به سامان رساندن فرزندان دارند. از این رو میبایست یک سری مسائل کلیدی زندگی (روحی، روانی و انگیزشی) را ابتدا، خود آموزش ببینند و آن را باور کنند و یقین داشته باشند که دنیا خیلی وسیعتر از دیدگاه آنان است و در هر لحظهای میتوانند با افکاری آگاهانه، زندگی خود را ارتقاء دهند.
این بانوان به دلیل فقدان سرپرست، در معرض آسیبهای روحی و روانی بسیاری در جامعه قرار گرفتهاند و با توجه به این عوامل، گاهی احساساتی نظیر سرخوردگی، ناامیدی، فقدان اعتمادبهنفس و ... پیدا میکنند.
آنها نیز حق زندگی خوب را دارند. بنابراین باید آموزشهای لازم را ببینند تا بتوانند این مفاهیم را به فرزندان در حال رشد خود بهخوبی آموزش دهند. از این رو برآن شدیم تا در جلسات متعدد، این دوستان را دعوت نماییم تا با همفکری و همدلی، بتوانیم دریچهای جدید بهرویشان بگشاییم.
ما مسیری متفاوت تعریف کردهایم. یک راه سخت و پر چالش را انتخاب کرده و با همراهان خود در آن قدم گذاشتهایم. راهی طولانی که فقط با روحیهی سختکوشی و تعهد میتوان آن را طی کرد و به پیش رفت.
ما در این مسیر، به نیازمندان فقط ماهی نمیدهیم. چوب ماهیگیری میدهیم، آموزش ماهیگیری هم میدهیم و کمک میکنیم آنها ماهیهای خود را بفروشند. آنقدر در ماهی گرفتن و فروش ماهیها قوی بشوند که دیگر به کمک هیچکس نیازی نداشته باشند و حتی بتوانند دست دیگران را بگیرند و به آنها ماهیگیری یاد بدهند.
این یعنی یک مسئولیت اجتماعی بزرگ و بلندپروازانه. یعنی پرواز در بالاترین سقف. یعنی تلاش برای ایجاد فرآیندی که نه تنها مددجویان پس از مدتی روی پای خود بایستند و نگاهی به دستان دیگران نداشته باشند، بلکه کمکم خودشان به یک مدددکار تبدیل شوند. مددکارانی که برخی مسئولیتهای محدود به عهده میگیرند و برخی به صورت فراگیر.
چنین نگاهی، نیاز به فرهنگسازی و اقدامات عملیاتی و استراتژیک موشکافانهای دارد. تلاش برای بیرون کشیدن مددجو از لاک خود و منطقهی امنی که در آن حضور دارد، کاری سخت است. مددجویان معمولا از حمایت جامعه برخوردار هستند. این برخورداری حاشیه امنیت مناسب و حداقلی برای آنها ایجاد میکند. دل کندن از این شرایط سخت است. متقاعد کردن آنها بر اینکه از آن فاز مستمندی بیرون بیایند و روی پای خود بایستند، داستان خودش را دارد. اما شدنی است.
از دیگر سو متقاعد کردن مددکاران و کسانی که از خیریهها حمایت مادی و معنوی به عمل میآورند نیز مشکل است. آنها بیشتر دوست دارند سهمی در سیر کردن گرسنگان و تامین یک وعدهی غذایی آنها داشته باشند و نه اقدامات بلندمدت.
سرمایهگذاری برای اقدامات اساسی و عمیق برای توانمندسازی مستمندان و مددجویان، کمتر مورد توجه و حمایت قرار میگیرد. مددجویان با پرداختن به اقدامات کوتاه با نتیجه آنی مثل سیر شدن یک گرسنه بیشتر موافقند تا تلاش برای آنکه آن مستمند، دیگر نیازی به ما نداشته باشد.
البته ما نمیخواهیم از ارزشهای آن نگاه غافل شویم و آن را زیر سوال ببریم. نمیخواهیم بگوییم آن اقدامات کوتاهمدت ارزشمند نیست. آنها همه مغتنم، لازم، ضروری و حیاتی است و اتفاقا خود ما نیز در کنار توانمندسازی از آنگونه اقدامات نیز انجام میدهیم. ما در مجموعه خود، سالانه تعداد زیادی بسته غذایی تهیه میکنیم، هزینه مستمندان دیالیزی را پرداخت میکنیم و سایر اقداماتی از این دست.
اما مساله این است که آن اقدامات کافی نیست و نه تنها رشد طبقه تهیدست را متوقف نمیکند بلکه به آن دامن میزند. وجود خیریههای بیشتر گاهی به رشد تقاضا کمک میکند و این اتفاق خوبی نیست.
افزایش تقاضا برای کمکهای مقطعی، یعنی آنها کرامت انسانی خود را نادیده گرفتهاند. این نقطه شروع همه حرفهاست. آنچه نیاز داریم، توجه به کرامت انسانی است. وقتی به این نقطه شروع نگاه عمیق و استراتژیک داشته باشیم، معادلات و برنامههای ما جور دیگری رقم خواهند خورد.
اگر از ما بپرسید چه باید کرد میگوییم:
1- به کرامت انسانی توجه داشته باشیم.
2- عدم رشد تقاضای کمک، برای ما یک دغدغه باشد.
3- توانمندسازی و استقلال انسانهای آسیبدیده، برایمان اولویت باشد.
4- از تلاش و کوشش برای رسیدن به اهداف عالی، غافل نشویم.
میخواهید به ما کمک کنید؟ دست شما را میفشاریم.
میخواهید برای مددجویان ما شغل ایجاد کنید؟ ما فضا را فراهم میکنیم.
برای روالهای کاری، تضامین مشخص میخواهید؟ ما آن را مدیریت میکنیم.
میخواهید برای کسب و کار خود استعدادیابی کنید؟ ما برای یافتن استعدادها در کنارتان هستیم.
میخواهید به فرآیند توانمندسازی مستمندان کمک مالی کنید؟ ما در فرآیندی شفاف و قابل گزارش، شرایط را فراهم میکنیم.
برای دریافت اطلاعت بیشتر یا حضور در فضای موسسه با ما تماس بگیرید:
نشانی: میدان بهارستان، خیابان ظهیرالاسلام، کوچه درویش غربی، پلاک ۱۴
تلفن ۳۳۹۱۳۸۷۶ و ۷۷۵۲۵۷۰۰